loading...
جاده عشق
farhad بازدید : 4 پنجشنبه 04 مهر 1392 نظرات (0)

بسم الله ال‍رّحمن الرّحيم

**************

من جنگ را نديدم،

و مردان جنگ را.

اما امروز عكس شهيد را ديدم كه از وراي

لحظه ها، ساعت ها، روزها و سال هاي دور و شايد هم نزديك،

با لبخندي چشم در چشم من داشت، و من از همان نگاه شرمگين شدم.

شهيد مرا مي نگريست و هر آنچه براي خودم ساخته ام را به استهزاء مي گرفت،

او رفته است اما وجودش را احساس مي كنم.

گوييا از درون همان قاب عكس درون همه چيز و همه كس در برابر چشمان او گسترده است.

من شرمنده ي نگاه دلنشين او شدم و مجذوبش...

چشمان او زيبا بود و لبخند او ....

او.... شهيد است.

لاي لاي اي جيبهه لرين يورقوني اس خسته جوانلار


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 154
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 66
  • بازدید امروز : 44
  • باردید دیروز : 41
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 85
  • بازدید ماه : 133
  • بازدید سال : 139
  • بازدید کلی : 1,395