|
||||||
مـَن یه دُخـترَمـ ...
اگـه خودَم ُ لـوس نکـُنم ..
اگـه بـآهات قهر نکُنـم ُ نـاز نکـنم ..
اگـه وقتـی چِشمـآت داره میچـرخه؛حسـودی نکُنـم ..
اگـه از نـظر دادنـآت خوشحـآل نشـم ..
اگـه بخـآطر تـو؛به خـودم نـرسم ..
اگـه سـر به سـرت نـذارم ..
اگـه وقتی پـآستیل میبیـنَم؛پیرهنـتو نکشـم ..
اگـه لَـب ُ لوچـه آویزون نکُنم تـآ بغلمـ کُنی ..
اگـه بهـت نگمـ آقـآمون ..
اگـه برات مظـلوم بـآزی در نیـآرم ..
اگـه از سـَر ُ کولـت نرم بـالا ..
اگـه برات عشـوه نیـآم ..
اگـه گوشـتو نپیچـونم ُ نگـم تو فقـط مآل ِ منـی ..
اگـه ناغافـل دستـآتو نگیـرَم ..
اگـه لجبـآزی نکُنـم ..
اگـه ..
اون مـوقع َست که تو عاشقـم نمیشـی .. تو عـاشق اینی کـه من یه خآنم کـآمل باشم ..
خانـوم تـو !
اَمـّا تو پسـری ..
اگـه برام غیـرتی نشـی ..
اگـه روم حسـآس نباشـی ..
اگـه ته ریـش نداشته باشـی ..
اگـه باهـآم مهربـون نَبـاشی ..
اگـه بهم اخمـآی کوچـولـو نَکُنـی ..
اگـه وقتـی شآلم رفت عقـب،نگـی بکـشِش جـلو ..
اگـه دستمـُ محکـم نگیریـ ..
اگـه سـر به سرم نـذاری ..
اگـه قُربون صدقـَه م نری ..
اگـه نگرانـَم نشـی ..
اگـه بهم نگـی عروسکـِ مَن ..
اگـه ..
اونوقـت منم دیوونـه ُ عاشقت نمیـشَم تا اون کـآرارو برات بُکـنم .. ! من تُو رو مـرد میخوام ..!
پـس بیا ُ مـرد باش ..
ابـرو بر ندار .. دمـآغت ُ عمـل نکـن ..
لوس حرفـ نزن !!
من ُ تو همـون آدم ُ حواییـم .. !بیـا جآهامـون رو عوض نکـنیم ..!
مـن لطافـت نگـه میدارم،تو صـلابَت !
تـو نگـآهتو نگـه دار،منـم نجآبتـم رُو ..
بیـآ سعـی کُنیم بهتریـن هم باشیـم ..
من بهـترین دُختر برای تـو !
تو بهـترین پسـر برای مَن !
میـدونم شـآید نشه،امـا سعی که میشـه کرد .. قَبـول ؟؟!
به خدا که خلقت ماسوا، همه
شد برای تو یا علی
که بود طفیل وجود تو، همه ما
سوای تو یا علی
شجر وجود تو بارور، بشد از
عنایت دادگر
همه بود مقصد از این شجر،
ثمر ولای تو یا علی
چو گذشت از شه انبیا، به
جلال و فضل و شرف تو را
بگزید از همه ماسوا، به خدا
خدای تو یا علی
زلبت بروز مقال حق، به کف
حواله نوال حق
مثل و مثال تو جان حق، رُخ
حق نمای تو یا علی
ز رُخت بهشت کنایتی، ز کف تو
بحر روایتی
نفحات خُلد حکایتی، بود از
لقای تو یا علی
بود این صحائف نُه طبق، ز
کتاب فضل تو یک ورق
نرسد کسی به رضای حق، مگر از
رضای تو یا علی
تویی آن خدیو ملک خدم، تویی
آن امیر حبش خیم
که به فرق پادشهان قدم، بنهد
گدای تو یا علی
تو همان گزیده ی ایزدی، تو
همان شهنشه امجدی
که به عرش دوش محمدی، شده
ارتقای تو یا علی
کسی ار لطیفه سرا بود، که
تویی خدای، به جا بود
که چو کارهای خدا بود، همه
کارهای تو یا علی
همه کاینات دو کون را، شده
ای تو رهبر و مقتدا
اگر آن پیمبر پیشوا، شده
مقتدای تو یا علی
تو مَه سِپهر امامتی، تو
گُلِ ریاض کرامتی
تو دُرِ بحار شهامتی، سر و
جان فدای تو یا علی
چو تولدت شده در حرم، حرم از
وجود تو محترم
همه حرمت و شرف حرم، بود از
برای تو یا علی
چه ملک چه جن و چه آدمی، بی
فیض و دفع بلا همی
همه متکی همه ملتجی، به در
سرای تو یا علی
دل ما و مهر و ولای تو، لب
ما و مدح و ثنای تو
رخ ما و خاک سرای تو، سر ما
و پای تو یا علی
به غلامی ات شده متّصف، همه
ممکنات کما تصف
به مقام و فضل تو معترف،
عدوی دغای تو یا علی
متحیرم چه بخوانمت، چه
بگویمت، چه بدانمت
که سراست ز آنچه ستایمت، شرف
و علای تو یا علی
نه همین بود ز تو یا صفا،
چمن و شریعت مصطفی
که صفای باطن اصفیا، بود از
صفای تو یا علی
ز تو باب ظلم شکسته شد، ز تو
خیل کفر گسسته شد
سپر ضلال شکسته شد، به صف
وغای تو یا علی
طبقات خلق چو سر به سر، به
در آورند ز خاک سر
ز عذاب حق همه در خطر، مگر
اولیا تو یا علی
منم و ولای تو یا علی، منم و
رضای تو یا علی
منم و ثنای تو یا علی، منم و
عطای تو یا علی
بخدا که «ساعی» دلحزین بودش
به حبّ تو دل رهین
همه آرزو بودش همین که شود
فدای تو یا علی
طلبد ز حق که به عون وی،
شودش به مدح تو عمر طی
بردش بشور و نوا چو نی، همه
دم نوای تو یا علی
بود انتظار و رجای او، که ز
راه لطف خدای او
گذرد ز جرم و خطای او، صله ی
ثنای تو یا علی
سرفه هاش شدیده هنوز ولی امروز یه نیم ساعتی اول صبحی کنارش بودم احساس می کنم رو به بهبوده.هر چند دیروز عصر هم تب داشت.
دیشب مامانم یه سر اومد خونه مون و نیم ساعتی بودن.رو به مامانم می گفت:مامان جون تو رو خدا ببخشین بابام که میاد اونجا فقط می خوره و رو مبل دراز می کشه و کار دیگه ای نمی کنه.تو رو خدا ببخشین!!!!!!
مامانمم می گفت:این که خیلی خوبه هلسا جون.خدا خودش گفته:اکلا لما
خلاصه اینکه کامران که از دانشگاه برگشت بهش گفتم.فقط این لپ های هلسا رو هی می کشید و می بوسید و دست آخر بهش گفت:راس می گی هلسا جونم.تو از این به بعد به من یاد بده که چه کاری بده و چه کاری خوب.تا منم مثل تو با ادب بشم.
دیشب یه شعر خیلی قشنگ که سر صبحگاه می خونن رو با خودش زمزمه می کرد.آخرش رو یادمه
پیش به سوی دانش به مهد آفرینش
کلمات انگلیسی زیادی تا اینجا یاد گرفته.
دیروز می گفت:صبحانه ساندویچ پنیر و خیار داشتیم.من داشتم خیار هاشو در می آوردم.خاله بهم گفته هلسا چرا نمی خوری.مجبور شدم به خاله بگم سرما خوردم.مامان!خاله از کلاس بیرونم نمی کنه؟
گفتم:نه مامانم.تو دیگه خوب شدی(آخه جز قوانینه که هر کس مریض بشه تا بهبودی کامل و گواهی صحت پزشک حق برگشتن نداره) ولی فکر نکنم اونطور رعایت بشه
دیروز می گفت:مامان خاله بهم گفته من تو رو از همه بچه ها بیشتر دوست دارم.
پایان زندگانی هرکس به مرگ اوست
جز مرد حق که مرگ وی اغاز دفتر است
رحلت عمو زاده گرامی حجت الاسلام والمسلمین سید رضا عقیلی را به بیت گرامی ایشان و سایر وابستگان تسلیت می گوییم
بنیاد فامیلی میرداماد
دل تمام سلام هایم را شکست
چه کار کردي ؟؟
چه کردی با من؟...
میخواهم بنویسم...
اما از چه ؟ از کی ؟ و برای چی؟...
وجود ملتهبم در انتظار گذشت لحظه هاست...
اما برای شنیدن چه کلامی؟...
می خواهم بنویسم...
از تو....
از این نیامدن و قصد رفتن کردنت....
می خواهم بنویسم اما دستهایم می لرزد...
چه کردی با من؟......
غم نبودنت به جانم نیشتر میزند ...
اما درمانی نیست که به مقابلش روم...
آخر تو تنها امید بودی ... تنها دعای شبانه ام
سلام سلاممممممممممممم به همه
وای نمیدونید چقد دلم واسه وروجکممم تنگیده
فردا الهی قربونش بشم میخواد ازمون بده
دعا میکنم فردا ازمون رو خوب بده شما هم دعا کنید بچه ها باشههههه؟؟
افرین
هرکی دعا نکنه ایشالا کچل بشه
البته من هی به این عشقم میگم درستو خوندی هی میگه اره میلادی.......... بزارید بینیم فردا چیکار میکنه وروجک
به نظر من ترازش حداقل دیگه 6000 میاددددد
در مــــــورد مردها حـســـــی هست که اسمشو میذارن "غیرتـــــــ"
و به همـــــون حــــس در خانمها میگــــــن "حســـــــادتــ"
اما...
مـــــن به هــردوشون میگمــــ عشــــــــق!!
تا عاشـــــــق نبـــــاشی نه غیرتی میشـــــوی نه حســـــــود!
البته این مدل های جدید 2013 عینک آفتابی را از سطح فروشگاه ها جمع اوری کردم
عینک ریبن مدل RayBan CAT 8657
البته این مدل های جدید 2013 عینک آفتابی را از سطح فروشگاه ها جمع اوری کردم
عینک ریبن مدل RayBan CAT 8657
تعداد صفحات : 16